Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4162 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
predefined process symbol
U
نماد فرایند از پیش تعریف شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
predefined process
U
فرایند از پیش تعریف شده
predefined process symbol
U
علامت فرایند از پیش تعریف شده
defaulting
U
در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
defaults
U
در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
defaulted
U
در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
default
U
در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
symbolism
U
نماد
symbol
U
نماد
symbology
U
نماد شناسی
special symbol
U
نماد خاص
symbolization
U
نماد پردازی
symbolization
U
نماد اوری
symbolist
U
نماد ساز
special symbol
U
نماد ویژه
logic symbol
U
نماد منطقی
mnemonic symbol
U
نماد حفظی
notate
U
نماد کردن
ikons
U
نماد تصویری
icons
U
نماد تصویری
icon
U
نماد تصویری
phallic symbol
U
نماد قضیب
distinguished symbol
U
نماد متمایز
metasymbol
U
فوق نماد
asymbolia
U
نماد پریشی
authority symbol
U
نماد قدرت
terminal symbol
U
نماد پایانی
tracking symbol
U
نماد پیگردی
phallus
U
نماد قضیب
phalluses
U
نماد قضیب
status symbols
U
نماد منزلت
status symbol
U
نماد منزلت
variable symbol
U
نماد متغییر
notation
U
نماد سازی
abstract symbol
U
نماد بی مسما
crutch
U
نماد عصا
notations
U
نماد سازی
universal symbol
U
نماد همگانی
curved design
U
نماد گردان
division sign
U
نماد تقسیم
mother figure
U
مادر- نماد
mother figures
U
مادر- نماد
father figure
U
پدر- نماد
father figures
U
پدر- نماد
father imago
U
پدر- نماد
phalli
U
نماد قضیب
crowned design
U
نماد تاج دار
punctuation symbol
U
نماد نقطه گذاری
terminating symbol
U
نماد پایان بخش
flowchart symbol
U
نماد نمودار گردشی
symbol digit test
U
ازمون نماد- رقم
flowchapt symbol
U
نماد روند نما
nonterminal symbol
U
نماد غیر پایانی
kahn's test of symbol arrangement
U
ازمون نماد ارایی کان
differential
U
نماد متغیر انتگرال گیری
[ریاضی]
simurg
U
سیمرغ
[نماد سمبلی مرغ آتش]
Liberty
U
[مجسمه زن نماد آزادی که توسط هنرمندان فرانسوی ساخته شد.]
lins donawitz process
U
فرایند ال دی
processes
U
فرایند
process
U
فرایند
cladding process
U
فرایند پوشش
fusion process
U
فرایند ذوب
converting process
U
فرایند بیرنه
cyclic process
U
فرایند چرخهای
gosseneck process
U
فرایند دوخمی
historical process
U
فرایند تاریخی
hot dipping process
U
فرایند اندودکاری
direct process
U
فرایند مستقیم
iterative process
U
فرایند تکراری
continuous process
U
فرایند پیوسته
associative process
U
فرایند تجمعی
decision process
U
فرایند تصمیم
duplexing process
U
فرایند دوپلکس
annealing process
U
فرایند تابکاری
batch process
U
فرایند پیمانهای
acid process
U
فرایند اسیدی
dissipative process
U
فرایند اتلافی
cleaning process
U
فرایند شستشو
bench scale process
U
فرایند کارگاهی
bessemer process
U
فرایند بسمر
fixation process
U
فرایند تثبیت
discriminal process
U
فرایند افتراقی
budget process
U
فرایند بودجه
adiabatic process
U
فرایند بی دررو
interative process
U
فرایند تکراری
selective process
U
فرایند گزینشی
sequential process
U
فرایند ترتیبی
nuclear reaction
U
فرایند هستهای
output process
U
فرایند خروجی
oxidizing process
U
فرایند اکسیداسیون
isentropic process
U
فرایند هم انتروپی
salpeter process
U
فرایند سالپیتر
roll piercing process
U
فرایند نوردمایل
production process
U
فرایند تولید
refining process
U
فرایند پالایش
process control
U
بررسی فرایند
mond process
U
فرایند موند
ziegler process
U
فرایند زیگلر
unionmelt process
U
فرایند الیرا
manufacture process
U
فرایند ساخت
manufacturing process
U
فرایند ساخت
stochastic process
U
فرایند اتفاقی
steelmaking process
U
فرایند فولادسازی
process conversion
U
تبدیل فرایند
markov process
U
فرایند مارکف
process control
U
کنترل فرایند
solidifying process
U
فرایند انجماد
mental process
U
فرایند ذهنی
procedure
U
رویه طریقه فرایند
direct absorption process
U
فرایند جذب مستقیم
pultrusion process
U
فرایند کشش رانی
basic bessemer process
U
فرایند مقدماتی بسمر
tunneling process
U
فرایند تونل زنی
starting procese
U
فرایند راه اندازی
spark cutting process
U
فرایند برشکاری شعلهای
air refining process
U
فرایند تصفیه با هوا
scrubbing process
U
فرایند شستشو و تصفیه
remelting process
U
فرایند ذوب مجدد
deceleration
U
فرایند برگشت پذیر
refinery process
U
فرایند کوره پالایش
process control computer
U
کامپیوتر کنترل فرایند
fortran translation process
U
فرایند ترجمه فرترن
investment castings process
U
فرایند ریخته گی بسته
extrusion process
U
فرایند چکش کاری
oxygen steelmaking process
U
فرایند فولادسازی اکسیژنی
ecological process
U
فرایند بوم شناختی
electro erosion process
U
فرایند فرسایش الکتریکی
electro spark process
U
فرایند قوس الکتریکی
electrolytic oxidation process
U
فرایند اکسیداسیون الکترولیتی
master file maintenance
U
فرایند بروز دراوردن
irreversible process
U
فرایند برگشت ناپذیر
process of industrialization
U
فرایند صنعتی شدن
lost wax process
U
فرایند مدلهای مومی
metal spraying process
U
فرایند پاشش فلز
lead chamber process
U
فرایند اتاق سربی
primary process thinking
U
اندیشیدن در فرایند نخستین
low voltage operation
U
فرایند کار فشار ضعیف
addressing
U
فرایند دستیابی به یک محل در حافظه
acetate rayon process
U
فرایند تهیه الیاف استاتی
reciprocating rolling process
U
فرایند نوردکاری رفت و امدی
edge
U
فرایند یا مداری که با تغییر سطح
hot mold centrifugal casting process
U
فرایند ریخته گی گریز از مرکزگرم
croning molding process
U
فرایند قالب گیری کرونینگ
edges
U
فرایند یا مداری که با تغییر سطح
shell molding process
U
فرایند قالب گیری پوستهای
die casting process
U
فرایند ریخته گری حدیدهای
press cast process
U
فرایند ریخته گری فشاری
pig iron ore process
U
فرایند سنگ اهن خام
pig iron scrap process
U
فرایند قراضه اهن خام
comkplimentarily
U
با تعریف
extolment
U
تعریف
definiens
U
تعریف
cell definition
U
تعریف سل
circumscription
U
تعریف
complimented
U
تعریف
complimenting
U
تعریف
portrayals
U
تعریف
portrayal
U
تعریف
compliment
U
تعریف
descriptions
U
تعریف
description
U
تعریف
definition
U
تعریف
compliments
U
تعریف
qualities
U
تعریف
explanations
U
تعریف
explanation
U
تعریف
definitions
U
تعریف
quality
U
تعریف
recoveries
U
برگرداندن فرایند یا برنامه پس ازوقوع خطاوتصحیح ان
pressure die casting process
U
فرایند ریخته گری حدیدهای فشاری
minimax
U
روشی برای کم کردن خطاهای یک فرایند
backspace tape
U
فرایند برگرداندن نوارمغناطیسی به ابتدای رکوردقبلی
centrifugal casting process
U
فرایند ریخته گری گریز ازمرکز
data chaining
U
فرایند اتصال اقلام داده به یکدیگر
recovery
U
برگرداندن فرایند یا برنامه پس ازوقوع خطاوتصحیح ان
to crack up
U
تعریف کردن
glorify
U
تعریف کردن
glorifying
U
تعریف کردن
macro definition
U
تعریف ماکرو
traduce
U
تعریف کردن
extoller
U
تعریف کننده
recitations
U
تعریف موضوع
recitation
U
تعریف موضوع
macro difinition
U
درشت تعریف
extoll
U
تعریف کننده
field definition
U
تعریف فیلد
undefined
U
تعریف نشده
emblazon
U
تعریف کردن
the d. article
U
حرف تعریف
macro definition
U
درشت تعریف
definition of a problem
U
تعریف یک برنامهThe
define
U
تعریف کردن
job definition
U
تعریف برنامه
compliments
U
تعریف کردن از
defined
U
تعریف کردن
traduced
U
تعریف کردن
defines
U
تعریف کردن
complimenting
U
تعریف کردن از
self aggrandizement
U
تعریف از خود
complimented
U
تعریف کردن از
honorable
U
شایان تعریف
Recent search history
Forum search
3
service times
1
Profiles are unique pages where one can ‘‘type oneself into being’’
2
تعریف فونتیک چیست؟
2
تعریف فونتیک چیست؟
1
در حلقه ها و مدولها در درس جبر چه مفهومی دارد؟ Socle
1
range check
0
تعریف کتب ضلاله
1
فرایند اتاق سربی را شرح دهید
0
انباره خارجی
0
مقاومت حرارتی
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
